یکی از مباحث اساسی در گفتمان علوم اجتماعی، بحث «سرمایهی اجتماعی» (1) است. این اصطلاح در شکل امروزی خود، از حدود سه دههی اخیر وارد ادبیات علمی مغرب زمین شده است. سرمایهی اجتماعی بیشتر مرهون ممارست یک نسل در طول سال های متمادی است که از طریق پیامدهای « عمل جمعی» پیشینیان حاصل می شود. سرمايهی اجتماعي در نزد صاحب نظراني چون كلمن، بورديو، فوكوياما و پاكستون عمدتاً بر هنجارها و ارزش ها متکی است.
به نظر میرسد آنچه امروز به عنوان مهمترین شاخصهای سرمایهی اجتماعی در نظریات اندیشمندان غربی مشاهده میشود، سالها پیش از این، در ادبیات فارسی و بویژه در فحوای کلام سعدی شیرازی، برای توصیف شرایط اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. با بررسی اجمالی آثار سعدی مشخص میشود وی در کلیهی سطوح، به سرمایهی اجتماعی توجه نشان داده است. سعدی که با ابعاد مختلف زندگی و فرهنگ و عادات مردمان آن دوران آشنا بود، نسبت به مشکلات اجتماعی انسان های عصر خویش درک عالمانهای داشت. از این رو کوشش نمود شرح رفتارهای درست و یا نابهنجار رایج دوران خود را از درون برخی حکایات ، به نسل های بعد از خود منتقل نماید.
یکی از وجوه سرمایهی اجتماعی در بعد هنجاری آن، «رها کردن منفعت شخصی و تلاش برای نفع رسانی به سایر افراد جامعه بدون هیچ چشم داشتی» است. سعدی، به زیبایی این وجه مهم از سرمایهی اجتماعی را در بوستان مورد اشاره قرار داده است. نقطهی اوج توجه سعدی به این ارزش والای انسانی، در حکایت شانزدهم باب دوم بوستان سعدي مربوط به «اسارت دختر حاتم طايي(2) توسط یاران پیامبر ص) و گفت و گوی آن دختر با حضرت محمد(ص) » آمده است.
شنیدم که طی در زمان رسول نکردند منشور ایمان قبول
فرستاد لشکر، بشیر نذیر گرفتند از ایشان گروهی اسیر
بفرمود کشتن به شمشیر کین که ناپاک بودند و ناپاکدین
زنی گفت من دختر حاتمم بخواهید از این نامور حاکمم
کرم کن به جای من ای محترم که مولای من بود از اهل کرم
به فرمان پیغمبر نیک رای گشادند زنجیرش از دست و پای
در آن قوم باقی نهادند تیغ که رانند سیلاب خون بی دریغ
بزاری به شمشیر زن گفت زن مرا نیز با جمله گردن بزن
مروت نبینم رهایی ز بند به تنها و یارانم اندر کمند
همی گفت و گریان بر اخوان طی به سمع رسول آمد آواز وی
ببخشیدش آن قوم و دیگر عطا که هرگز نکرد اصل و گوهر خطا
شاخص های سرمایهی اجتماعی در این حکایت از بوستان
الف)دیگرخواهی : «دیگرخواهی» و «نفع خواهی برای جمع» که از دیدگاه صاحب نظران علوم اجتماعی یکی از وجوه سرمایهی اجتماعی محسوب میگردد، از دیدگاه سعدی، یک اصل مهم انسانی است و هرآنچه غیر ازآن، دور از مروت و جوانمردی است. در اهمیت این عنصر، همین بس که سعدی یک ماجرای تاریخی را به صورتی ارائه میدهد که او را تا مرز اتهام به تناقض و یا اشتباه در بیان یک ماجرای تاریخی پیش میبرد.
ب) ایثار و گذشت: از دیدگاه سعدی، این هنجار اجتماعی آنقدر ارزشمند است که ارزش از دست دادن جان را دارد(اشاره به اینکه زن اسیر حاضر می شود جانش را برای رسیدن به خواسته خود، فداکند). از نظر سعدی، گاه برخی وجوه هنجاری و یا رفتارهای اجتماعی چنان در جامعه تأثیرگذارند که موجب حیات و بقای جامعه میگردند، امری که از کارکردهای مهم سرمایهی اجتماعی برشمرده می شود. سعدی با طرح این حکایت خیرخواهی و نفع طلبی برای جمع را، با از خودگذشتگی و ایثار جان درمیآمیزد و آن را شرط بقا و حیات اجتماعی میداند(3).
پ)تعامل سازنده و کنش خردورز: آنچه یک اجتماع را پایدار میسازد نوع تعامل شهروندان، فارغ از هر نوع مرام و مسلک است. در جامعهی سالم، این روابط، شرط بقا و دوام جامعه است. کنش افراد میتواند جامعه را پایدار و روابط انسانی را توسعه دهد. در این حکایت، سعدی بدنبال طرح این مساله است که گفتمان سازنده عامل پویایی جامعه و زنده نگه داشتن هویت آن است.گفت و گوی سازندهی دختر با پیامبر(ص) که در آن، دختر با شجاعت از هویت خویش یاد میکند و به نوعی آن را مایهی افتخار قوم خود برمیشمرد؛ در واقع، کنشی خردورزانه و تلاشی سترگ برای زنده نگه داشتن صورتی از یک هویت در کنار سایر صورت های هویتی جامعه است که از شاخصهای مهم در بازشناسی سرمایهی اجتماعی تلقی میگردد.
کلام پایانی : با آنکه مفهوم سرمایهی اجتماعی در سالهای اخیر برای توصیف شرایط اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است، اما سعدی، قرنها پیش از این، برای توصیف جامعهی آرمانی خود از آن بهره برده است. سعدی، در نقل حکایات و اشاره به مؤلفههای انسانی ، ابعاد مختلف جامعهی آرمانی خود را به تصویر کشیده و برای رسیدن به یک جامعهی مطلوب، شهروندان را به رعایت معیارها و اصول انسانی دعوت نموده است. بنابراین جامعهی مطلوب سعدی مملو از «خیرخواهی»، «نیک اندیشی»، «گذشت» و «مدارا با دیگر اعضای جامعه» میباشد. فقط همین چند شاخص از میان دهها عنصر دیگری که سعدی به آنها اشاره نموده، کافی است تا این شاعر پارسیگوی را از پیشگامان طرح سرمایهی اجتماعی محسوب کنیم.
کاش بتوانیم در جامعهی امروزمان اندکی بیشتر در نظریههای بسیار ارزشمند اخلاقی پیشینیان مان، غور و اندیشه کنیم و آن را راهنمای عمل اجتماعی خود قرار دهیم. شاید هنوز دیر نباشد، شاید.
پی نوشت:
1. social capital
2. نام اين دختر در منابع کهن و میانه به صورت سّفانه به معني مرواريد گران بها ضبط شده است.
3. اشاره به بخشودگی قوم کافر توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و مهم ترآنکه، گویا اصلاً هیچ خطایی توسط آن قوم صورت نگرفته است: ببخشود آن قوم و دیگر عطا که هرگز نکرد اصل و گوهر خطا